هو
مسالَمت چنانکه دهخدا در کُتب لغت آمده با هم صلح کردن می باشد . (غیاث ). مصالحت . سازگاری . سازواری ...
ادامه مطلب
هو
مسالَمت چنانکه دهخدا در کُتب لغت آمده با هم صلح کردن می باشد . (غیاث ). مصالحت . سازگاری . سازواری ...
هو
اسپینوزا به خردمندان پند می دهد که کاملاً با خدا و کاملاً در جهان زندگی کنند. مرد آزاد دربار? مرگ نمی اندیشد و معرفتش تفکر دربارۀ مرگ نیست بلکه ...
هو
هر روز بارها به مولانا می اندیشم و گاه با خود می گویم : این شخص چقدر جان رهیده و آزادی داشته ؟!آزاد از همۀ تعیّنات و تعلّقات ...
هر روز بارها به مولانا می اندیشم و گاه با خود می گویم : این شخص چقدر جان رهیده و آزادی داشته ؟! جانی که حتی از قید و بند وزن و قافیه هم خود را رهانده است؛جانی بغایت سیال و "ابن الوقت" ! بازی شکاری بر بارگاه سلطان بال می گشاید ؛ هماره دنبال طعام تازه است و ...
هو
"یلدا" برگرفته از واژهٔ سریانی ܝܠܕܐ بهمعنیِ میلاد و زایش و با 25 دسامبر (noel) همزمان و معادلست و چون شب یلدا با تولد مسیح (ع) مقارن است به ...
هو
نقل است : روزهای واپسین که مولانا در بستر بیماری افتاده بود مردم قونیه از هرگروه به عیادتش میآمدند؛ روزی شیخ صدرالدین قونوی عالم بزرگ قونیه و ...
هو
شناخت سزامند فاطمه زهرا (س) با تأمل در قرآن و سخنان معصومین (ع) محقّق می گردد. فاطمه در قرآن به عنوان «کوثر» توصیف شده است و خداوند به پیامبرش می فرماید: ما به تو کوثر عطا کرده ایم. کسی می تواند جرعه ای از کوثر برگیرد که ...
هو
اگر شوق عروج به این بلندای کمال را در سر داری باید که دلیرانه آغاز کنی ، تیشه را بر ریشه زن تاهمۀ عشق مفرط و نهانی به نفس و ...
کتابِ "تختی ،یک زندگی تدوینِ فرید مرادی اثرِ تازه منتشر شده ایست که چند روز پیش پخش شده است، در فرازی از کتاب نوشته
هو
پس از واقعه عاشورا و در دوران امامت حضرت سجاد علیه السلام شرایط به گونه ای بود که فعالیت به گونه ای واضح و آشکار مصلحت نبود و پیامد چندان مفیدی بر آن مترتب نمی شد زیرا ...
هو
عَوِّدْ نَفسَكَ السَّماحَ ، و تَجَنَّبِ الإلحاحَ ؛ يَلزَمْكَ الصَّلاحُ .خود را به بخشندگى و گذشت عادت ده و از سماجت دورى كن تا پاكى قرين تو شود . علی (ع) ،غُرَرُ الحِكَم : ۶۲۳۵
حکمت127
و قال ع و قد سمع رجلا يذم الدنيا أيها الذام للدنيا المغتر بغرورها- [المنخدع] المخدوع بأباطيلها أ [تفتتن] تغتر [بها] بالدنيا ثم تذمها أنت المتجرم عليها أم هي المتجرمة عليك متى استهوتك أم متى غرتك أ بمصارع آبائك من البلى أم بمضاجع أمهاتك تحت الثرى كم عللت بكفيك و كم مرضت بيديك تبتغي لهم الشفاء و تستوصف لهم الأطباء غداة لا يغني عنهم دواؤك و لا يجدي عليهم بكاؤك لم ينفع أحدهم إشفاقك و لم تسعف فيه بطلبتك و لم تدفع عنه بقوتك و قد مثلت لك به الدنيا نفسك و بمصرعه مصرعك إن الدنيا دار صدق لمن صدقها و دار عافية لمن فهم عنها و دار غنى لمن تزود منها و دار موعظة لمن اتعظ بها مسجد أحباء الله و مصلى ملائكة الله و مهبط وحي الله و متجر أولياء الله اكتسبوا فيها الرحمة و ربحوا فيها الجنة فمن ذا يذمها و قد آذنت ببينها و نادت بفراقها و نعت نفسها و أهلها فمثلت لهم ببلائها البلاء و شوقتهم بسرورها إلى السرور راحت بعافية و ابتكرت بفجيعة ترغيبا و ترهيبا و تخويفا و تحذيرا فذمها رجال غداة الندامة و حمدها آخرون يوم القيامة ذكرتهم الدنيا [فذكروا] فتذكروا و حدثتهم فصدقوا و وعظتهم فاتعظوا
خطبه 221
تنازعوا دونه شجي خبر يكتمونه فقائل يقول هو لما به و ممن لهم إياب عافيته و مصبر لهم على فقده يذكرهم أسى الماضين من قبله فبينا هو كذلك على جناح من فراق الدنيا و ترك الأحبة إذ عرض له عارض من غصصه
خ:192
فَالْزَمُوا كُلَّ أَمْرٍ لَزِمَتِ الْعِزَّةُ بِهِ شَأْنَهُمْ [حَالَهُمْ] وَ زَاحَتِ الْأَعْدَاءُ لَهُ عَنْهُمْ وَ مُدَّتِ الْعَافِيَةُ بِهِ عَلَيْهِمْ
هو
خطبه 160
اللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ عَلَى مَا تَأْخُذُ وَ تُعْطِي، وَ عَلَى مَا تُعَافِي وَ تَبْتَلِي...
خطبه 137
اللَّهُمَّ إِنَّهُمَا قَطَعَانِي وَ ظَلَمَانِي وَ نَكَثَا بَيْعَتِي وَ أَلَّبَا النَّاسَ عَلَيَّ، فَاحْلُلْ مَا عَقَدَا وَ لَا تُحْكِمْ لَهُمَا مَا أَبْرَمَا وَ أَرِهِمَا الْمَسَاءَةَ فِيمَا أَمَّلَا وَ عَمِلَا؛ وَ لَقَدِ اسْتَثَبْتُهُمَا ...
خ:98
فَإِنْ أَتَاكُمُ اللَّهُ بِعَافِيَةٍ فَاقْبَلُوا وَ إِنِ ابْتُلِيتُمْ فَاصْبِرُوا فَ«إِنَّ الْعاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ».
هو
خطبه 83
جَعَلَ لَكُمْ أَسْمَاعاً لِتَعِيَ مَا عَنَاهَا وَ أَبْصَاراً لِتَجْلُوَ عَنْ عَشَاهَا وَ أَشْلَاءً جَامِعَةً لِأَعْضَائِهَا مُلَائِمَةً لِأَحْنَائِهَا فِي تَرْكِيبِ صُوَرِهَا وَ مُدَدِ عُمُرِهَا بِأَبْدَانٍ قَائِمَةٍ بِأَرْفَاقِهَا وَ قُلُوبٍ رَائِدَةٍ لِأَرْزَاقِهَا فِي مُجَلِّلَاتِ نِعَمِهِ وَ مُوجِبَاتِ ...
به مناسبت روز دانشجو
میاسای از آموختن یک زمان
زِ دانش میفکن دل اندر گمان
همیشه یکی دانشی پیش دار
وِرا چون روان و تن خویش دار
محضر گرامی حکیم عالیقدر و عالم ربانی وارسته استاد حشمت پور که مصداقِ والا و بارز"يُذَكِّرُكُمُ اللَّهَ رُؤْيَتُهُ وَ يَزِيدُ فِي عِلْمِكُمْ مَنْطِقُهُ"
عَلَم عِلم بر برین بالا
تا بَرو چون عَلَم شوی والا
مبر از پای علم و دانش پی
تا به قیّوم در رسی و به حَی
زآنچه بر جان نبشت در بوتات
شاخ علمست و میوه معلومات
هر که این آب خورد باقی ماند
چشم او در جمال ساقی ماند
نیست آب حیات جز دانش
نیست باب نجات جز دانش
علم نور است و جهل تاریکی
علم راهت برد به باریکی
دانش است آب زندگانی مَرد
خنُک آن کآب زندگانی خورد!