1.اگر شوق عروج به این بلندای کمال را در سر داری باید که دلیرانه آغاز کنی ، تیشه را بر ریشه زن تاهمۀ عشق مفرط و نهانی به نفس و منفعت شخصی و مادی را از میان برداری و نابود سازی ! همین رذیلت خودپرستی مفرط سرچشمۀ تقریباَ جملگی معایبی است که باید یکسره مغلوب شوند . به محض اینکه بر این آفت غالب آئیم و به اطاعتش واداریم صلحی عظیم و آرامشی پایدار حاصل می شود اما معدود کسان در هلاک کامل نفس و عروج تمام از آن جهد می ورزند و عاقبت آن می شود که در خویشتن غرقه می مانند.(تشبّه به مسیح،باب:53،ص:262)
2.مولانا می گوید:
باید که جمله جان شوی تا لایق جانان شوی
گر سوی مستان میروی مستانه شو مستانه شو
آن گوشوار شاهدان هم صحبت عارض شده
آن گوش و عارض بایدت دردانه شو دردانه شو
چون جان تو شد در هوا ز افسانه شیرین ما
فانی شو و چون عاشقان افسانه شو افسانه شو
تو لیلة القبری برو تا لیلة القدری شوی
چون قدر مر ارواح را کاشانه شو کاشانه شو
اندیشهات جایی رود وآنگه تو را آن جا کشد
ز اندیشه بگذر چون قضا پیشانه شو پیشانه شو
قفلی بود میل و هوا بنهاده بر دلهای ما
مفتاح شو مفتاح را دندانه شو دندانه شو
دیوان شمس،غزل:2131
