.    اا

1. سواد در معنای متعارف توانایی خواندن و نوشتن است یا توانایی به‌کار بردن زبان برای خواندن، نوشتن، گوش‌دادن و سخن‌گفتن که در دهه های اخیر با پشرفت وسائل ارتباطی معنیِ آن نیز تا حدی تغییر یافته است ولی صوفیه خواندن و نوشتن را از این رو سواد گفته اند که موجب سیاهی دل می گردد!! مولانا می گوید:

دفتر صوفی سواد حرف نیست

جز دل اسپید همچون برف نیست

زاد دانشمند آثار قلم

زاد صوفی چیست آثار قدم

آن دلی کو مَطلعِ مهتابهاست

بهر عارف "فُتِحَت ابوابها" ست

فارغ از ارزشداوری نکتۀ مهمی است!

2. در آئینهای شرقی "رهائی از دانستگی" گام مهمی در سلوک و رسیدن به وادی نور و روشنائی به شمار می آید و کتاب معروفی با این عنوان از کریشنا مورتی منتشر شده که مکتوب سخنان وی می باشد و توسط مری لوتینس با تایید و پیشنهاد کریشنامورتی تنظیم و به فارسی نیز ترجمه شده است.

3. کتاب "ابرهای ندانستن" نیز به همراه کتاب اندرز سربه‌مُهر به کوشش کارمن آسویدو بوچر اخیراً با ترجمۀ صبا ثابتی توسط نشر ققنوس منتشر شده است . کتاب مجموعه‌ای از نامه‌ها در باب مراقبه است. نویسنده ناشناس این مراقبه را روشی برای تعالی روح می‌داند و با تمرینات روحانی عملی «ابر ندانستن» و «ابر فراموشی» ما را در یافتن راه خویش به سوی خداوند و متحدساختن جان خویش با او [که تنها با عشق ورزیدن به ذات او و نه به واسطه اندیشه حاصل می‌شود] هدایت می‌کند.

3. سعدی گوید:

آن‌ها که خوانده‌ام همه از یاد من برفت

الا حدیث دوست که تکرار می‌کنم

من بعد از این نه زهد فروشم نه معرفت

کان در ضمیر نیست که اظهار می‌کنم

4. صائب گوید:

علم رسمی می کند دلهای روشن را سیاه

دیده آیینه را خواب پریشان جوهرست

+ نوشته شده توسط سیامک مختاری در چهارشنبه بیست و ششم شهریور ۱۴۰۴ و ساعت 10:56 |